انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

آن را که خبر هاست برای روز مبادا ،
بسیار می خموشد در خود .

آن که روزی ،می خواهد آذرخشی برافروزد ،
باید که دیر زمانی ابر باشد .

نیچه

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

تکرار کسالت بار روزها

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۰۵ ب.ظ

یادم نیست ناهار خوردم یا نه... از بس هی تلویزیون را خاموش و روشن کردم ... هی آمدم این کتای ساختار و تاویل متن را ورق زدم... هی رفتم در یخچال را باز کردم... هی با گوشیم ور رفتم... هی با تبلتم بازی کردم... یادم هست از صبح تا حالا گیلاس خوردم و شیرکاکائو... و هر دو بار بالا آوردم.

البته شاید خیلی ایدئال نباشد حالم... اما حداقل اسف بار نیست... به جز یک سکته ی کوچک در ناحیه نوشتنگاه مغزم... البته شکل روایت گونه ی زندگیم عوض نشده... یعنی این حالت که مدام اتفاق های جاری و در حال وقوع را برای خودم تعریف می کنم و مدام در متن همان روایت های خودم بر احساس هایم رنگ می زنم... یک خوبی هم دارد... طعم تلخ واقعیت ها، مصنوعی می شود و کمرنگ... گرچه به پایش لذت ها هم بی رونق تر و سطحی تر می شود...

همین.

نمی خواهم بیشتر کنکاش کنم در افت و خیز احساسم... می خواهم همین طور گم و گیج باشم... می خواهم تکرار نکنم... می خواهم فراموش کنم... کمرنگ کنم... تا بعد ها به این روزها _این روزهای سخت، خیلی سخت _ که نگاه می کنم فقط خط سیر زمان را ببینم و بس... فقط تکرار کسالت بار روزها یادم بیاید و بس... حتا از یادم برود که تکرار کسالت بار روزها چقدر شیرین است... شیرین تر از...

پ.ن: اخیرن در پایان هر جمله به جای نقطه، سه نقطه می گذارم... البته یادم نیست از کی و چرا... الان که فکر می کردم به نظرم رسیید شاید به خاطر اشاره  به حجم ناگفته ی جمله هایی است که بین هر دو جمله گیر می کند...

  • یگانه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">