انسان تنها موجودی است که از تناقض نمی ترکد و نمی شکند!
انسان تنها موجودی است که در محوطه ی وسیع و شاید نزدیک به بی نهایتِ افکارش، اجتماع نقیضین ممکن است. (ویرایش شود)
امکانِ اجتماعِ نقیضین، از مختصاتِ ماهیت انسانی است.(ویرایش شود)
از حیوانات و حتا نباتات بگذریم که در جای خودش ثابت شده که به گونه ای رفتار می کنند که پیداست اجتماع نقیضین را محال می دانند. به نظر من حتا اشیاء هم اجتماع نقیضین را محال می دانند: یک لیوان نمی تواند همزمان گرم شود و سرد شود: می شکند!
هیچوقت از داشتن احساسات متناقض تعجب نمی کنم. احساسات تنها مجالی است که این امکان اجتماع نقیضین به خود آگاهی مان کشیده می شود.
پ.ن: پست قبلی خیلی مبهمه. ناقصه. خیلی چیزها هست که باید بهش اضافه کنم تا بتونه به اون چیزی که توی ذهنمه نزدیک بشه. نمی دونم ولی چرا دلم نمیاد حذفش کنم!
با این پست خاستم اشاره کنم به این که چطوری میشه که انسان ها می تونند متناقض رفتار کنند. بعدن این نوشته رو سامان مند می کنم. فقط می خاستم یادم نره.