انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

آن را که خبر هاست برای روز مبادا ،
بسیار می خموشد در خود .

آن که روزی ،می خواهد آذرخشی برافروزد ،
باید که دیر زمانی ابر باشد .

نیچه

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

آخرین روز کویری

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۷ ق.ظ

از تو چه خاطره ای دارم؟

آدم برفی از آفتاب چه خاطره ای دارد؟

ما نیم تنه های کهنه ای هستیم

که در نفتالین خاب هایمان

صدای باران گم شده است

از تو چیزی از من نیست

از من چیزی از من نیست

کاش می توانستم

برایم بلند بلند بخندی

به مسیر بادها فکر کن در سیبری

خاطره های خوب داشتن

چای را جوش می آورد...

جواد گنجعلی

پ. ن: لبریزم. لبریز از فکرهایی که خاب و بیداری ام را لبریز کرده. لبریز از تک تکِ دیالوگ های green mile. و فکر کن چه فیلم های دیگری هست برای لبریز کردنم.

پ. ن: حالا که دارم میرم، برای کوتاه کردن این 14 ساعت، یک بسته پاپ کورن پنیری، ام پی تری پلیرم با شارژ پر و کتاب "مرگ قسطی" رو برمی دارم. گرچه گرین مایل، هیچ تمرکزی برای هیچی نمیزاره.

  • یگانه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">