انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

آن را که خبر هاست برای روز مبادا ،
بسیار می خموشد در خود .

آن که روزی ،می خواهد آذرخشی برافروزد ،
باید که دیر زمانی ابر باشد .

نیچه

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

این همه تاب... این همه نوسان...

در یک سرگیجه ی دائمی...

روزها می گذرند... امواج ریزشان را حس می کنم... با مشت های ضعیفی که کوبیده می شوند بر شقیقه... شکم... و پشت ساق هایم...

نه بدان سختی که پیش بینی کرده بودم... می گذرد.

نمی دانم چه کارهایی ممکن است از من سر بزند... این همه تعلیق و بی تعلقی سرانجام می کشاندم... به سمتی که شاید نباید.

  • یگانه