انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

آن را که خبر هاست برای روز مبادا ،
بسیار می خموشد در خود .

آن که روزی ،می خواهد آذرخشی برافروزد ،
باید که دیر زمانی ابر باشد .

نیچه

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

وقت خابیدن در یادمی

سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۰۵ ب.ظ

هنوز خیلی مونده تا مطالعم تموم شه. دو دسته دیگه لغت و چند سرفصل از گرامر. متن رو هم که هنوز شروع نکردن اصلن. فکر می کنم در چنین امتحانی شرکت نکنم. می تونم حدس بزنم که قراره چه نتیجه ای بگیرم. بعد از کلی کلنجار و دلداری و اعتماد بنفس، از این که جمعه باید با آزانس برم جلسه امتحان دوباره حالم منفی میشه. تبعات این تفکر، بیشتر و بیشتر فکر کردن به تنهاشدنمه. پیش و بیش از همه، از این که بسته های پاپ کورن رو قرار نیست با کسی شریک بشم و می تونم همه شونو به تنهایی بخورم، احساس خوبی پیدا می کنم. توی مسابقه ی خوردن پاپ کورن همیشه آخر میشم خب. یه حسن دیگه اینه که بعد از ظهر ها وقتی می خابم، صدایی مزاحم من نمیشه و خونه سکوت و آرامشی رو که نیاز دارم، حفظ می کنه. تلویزیون روشن نمیشه دیگه و روح من خورده نمیشه. صدای ریش تراش و دوش صبح، مزاحم بهترین ونازترین ساعت خاب من نمیشه. زنگ موبایل یک هو رشته ی افکارمو پاره نمی کنه. می تونم شب ها پنجره ی اتاق خابو باز بزارم و هوای سرد بهم احساس زنده بودن بده. دیگه این که قاعدتن اختلاف نظری نیست... دادی نیست... فریادی نیست... دعوایی نیست... قهری نیست..

بعد از همه ی این تصویرهای خوب، همچنان که پاپ کورن می خورم و پنجره های باز کامپیوتر رو یکی یکی می بندم، یادم میاد از وقت خابیدن. و وسعت خالی تختخاب. تخت دو نفره. و این که این چیزهای خوب رو نمی تونم با خودم به تخت ببرم. باید تنها بخابم. و فکر کنم سخت ترین قسمت ماجرا، اینجاست: یک نفره خابیدن توی تخت دو نفره.

  • یگانه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">