انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

انسانی زیادی انسانی

از خدا می طلبم صحبت روشن رایی

آن را که خبر هاست برای روز مبادا ،
بسیار می خموشد در خود .

آن که روزی ،می خواهد آذرخشی برافروزد ،
باید که دیر زمانی ابر باشد .

نیچه

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

گذران این روزها

پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۲:۳۳ ب.ظ

باورم نمیشه به پایان این پاییز رسیدیم... پاییز 98... چقدر فرق دارد با پاییز 88 و شب یلدای خابگاه و اون همه فال حافظ...

چقدر این دهه اخیر زود گذشت... چقدر هنوز کار دارم... هنوز حتا به قدر کافی بزرگ نشدم... به خوبی میدونم منطق چی میگه و درست چیه... اما تسلیم مهربونی ذاتی م میشم... البته انکار نمیکنم اون شیطنت و تجربه خاهی ته وجودم هم بهرحال اثرگذاره...

از پاییز 78 که یادم نمیاد... حالا یا نمیخام یادم بیاد. . 

صبح ها که سوفیا رو میبرم مهد از یه راه های خیلی دوری بر میگردم و همه تراک های آلبوم 4 رو چند بار گوش میدم. .. اینقدر گوش دادم که دیگه دلم مثل اون اولا نمی لرزه... 

نمیفهمم چرا گفته شده رانندگی خسته کننده ست؟ راندن در بی نهایت جاده ها و گوش سپردن به سلکشن مورد علاقه و دل سپردن به دست خاطره ها... بهتر ازین هیچ نیست

  • یگانه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">